رسانه سینمای خانگی

رسانه سینمای خانگی

۲۷ مطلب در اسفند ۱۳۸۷ ثبت شده است

افرادی که در حیطه رادیو و تلویزیون و سینما کار می کنند به طور طبیعی و عقلی می بایست آگاه به ظرایف و دقایق این رسانه­های جدی و مهم باشند. جالب است همیشه و در همه حال برای انتخاب معمولی ترین اجرائیاتمان حتی المقور به  جستجوی افرادی پرداخته می شود در حد مورد نیاز هم کارشان را خوب بلد باشند و هم کمتر آزمون و خطا داشته باشند به عنوان مثال انتخاب یک آشپز برای پختن غذا در یک مهمانی مهم مسئلۀ جدی ای است. یا انتخاب مهندسی که بتواند یک پل را به بهترین شکل ممکن (با توجه به مقدورات سرمایه گذار) پروسۀ خیلی مهم و جدی ای را به همراه دارد و یا این که هیچ گاه مدیریت یک بیمارستان را به یک شاعر بی اطلاع از علوم پزشکی نمی سپاریم اما در ماجرای فرهنگ و هنر و فیلم و سینما و تلویزیون و رادیو و انثال آن تنها چیزی که اساسا ملاک نیست توانایی و دانش برخی مدیرانی است که بر آن کار گمارده می شود.

مسئولیت افرادی که در ساخت و مدیریت آثار سینمایی و تلویزیونی فعالیت می کنند قابل واگذاری به غیر نیست و چنانچه کسی این مسئولیت را به گردن دیگری احاله دهد در واقع فرافکنی کرده و این نه تنها از مسئولیتش نمی کاهد بلکه  اگر از روی ناآگاهی نباشد از روی مرض خواهد بود.

تبلیغات با توجه به سوژۀ مورد تبلیغش به دو گونۀ تبلیغات تجاری با تبلیغ تفکر (پروپاگاندا) تقسیم می شود. فیلم ها و برنامه های تبلیغی در هر دو نوع خود قاذر است محمل لایه های گوناگونی از تبلیغ باشند که ممکن است سازنده یا مخرب باشند. درک مفاهیم مطروحه در لایه های پنهان اثر تبلیغی  غالبا ناآگاهانه است و تأثیر ناخودآگاه بر مخاطب مب گذارد. همان گونه که قرار دادن آن لایه های پنهان در فیلم به شناخت سازنۀ اثر بستگی دارد شناخت و استخراج آن نیز به کارشناسان خبره و آگاهی نیازمند است.

چنانچه مضمون و جهت گیری کیفی و فنی فیلم و برنامه های تلویزیونی و سینمایی و شرایط پخش و نمایش آن به سمت سازندگی (با تمامی قوائد و ضوابط و ابعاد گوناگونش) هدف گیری شده باشد مخاطب را نیز به آن سمت سوق می دهد و چنانچه تخریب مد نظر باشد به طور قطع و یقین مخاطب نیز در همان مسیر در حرکت قرار می گیرد.

حساسیت تلویزیون و رسانه هایی از این دست هم از دید سیاستگذار و مدیر، هم از دید مخاطب، و هم از دید سازندۀ فیلم یا برنامۀ رادیویی و تلویزیونی و فیلم قابل بررسی است.

مسلم است که سازنده فیلم باید برای فیلمی طرح و نقشه داشته باشد. این تصور ناشیانه است که برخی مثلا برای گرفتن یک پوزیشن روشنفکری ادعا می کنند که برای فیلمشان هیچ طرح و نقشه ای از پیش تعیین نکرده اند. حتی در شکلی از فیلمسازی مستند که به سینما وریته معروف است و فیلمساز سعی می کند در این شیوه فیلمسازی خود را از قیود انتخاب آگاهانه رها کند این خود همان طرح و نقشه ای است که از پیش برای کار خود در نظر گرفته است. بنابراین هیچکس نمی تواند ادعای خود را برای ساخت بدون تفکر فیلمش اثبات کند. البته ممکن است فردی خود را کودن یا احمق جلوه دهد که در این صورت اگر این کار آگاهانه و مغرضانه نباشد، چنین سفیهی چه جایگاهی می تواند برای مخاطب یا مدیر داشته باشد تا افسار اندیشه اش را به دست چنین فردی بسپارد؟

فیلم و تلویزیون در شرایط فعلی قادر است هم از طریق چشم و هم از راه گوش بر مخاطب خود مؤثر باشد. آزمایش هایی هم شده است که فیلم بتواند از راه حواس دیگر مثل بویایی با مخاطب خود ارتباط برقرار کند و به زودی شاهد آزمایش هایی در باب تأثیر از راه حواس لامسه و چشایی نیز خواهیم بود.

فیلم و سینما خواسته یا نا خواسته کار خود را انجام می دهد و تصمیم هیچکس جز سازندۀ فیلم نمی تواند شکل و میزان آن را در هنگام ساخت یا مراحل بعدی اصلاح آن تغییر دهد. به اصطلاح فیلمی که ساخته شود لاجرم نمایش داده خواهد شد و تأثیر خویش را خواهد گذاشت و هیچ مسئول و غیر مسئولی قادر نیست در برابر آن مقاومت کند. بنابراین اگر مدیری مایل به تأثیر فیلمی نیست اساسا نباید با ساخت آن موافقت کند.

سینما اگر به منزلۀ مکان نمایش فیلم در نظر گرفته شود میزان تأثیر آن به میزان مخاطبانی است که در سالن سینما حضور می یابند اما اگر سینما را به مثابۀ فیلم در نظر بگیریم در هر مکان یا با هر امکانی فیلم مورد نظر پخش شود و در منظر مخاطبان قرار گیرد می تواند تأثیر داشته باشد و دایره مخاطبان خود را گسترش دهد.

تلویزیون به دلیل بهره گیری از زبان تصویر نیاز به سواد را در مخاطب به حداقل می رساند. این نکته نافی مخاطبان خاص فیلم و سینما و تلویزیون نیست. چرا که ممکن است برخی از برنامه ها برای مخاطبان خاصی ساخته و پرداخته شود که می بایست اطلاعات و سواد متناسبی را داشته باشد.