رسانه سینمای خانگی

رسانه سینمای خانگی

در راستای دغدغه های فرهنگی رهبر معظم انقلاب -5 مسیر جدید سینما


نویسنده: علی آرمانی

همانگونه که در قسمت قبل اشاره شد، جریانات دیگری نیز در سینمای ایران در حال رشد و شکل گیری بودند. موج دفاع از حقوق زنان و تأکید بر نمایش تضییع حقوق از دست رفته آنان که با فیلم «مادیان» آغاز شده بود با ساخت فیلم «شاید وقتی دیگر» توسط بهرام بیضائی در سال 1366 دنبال شد. بیضائی همچنین در سال 1365 یعنی در اوج تجاوزات رژیم بعثی به خاک ایران، فیلمی با عنوان «باشو غریبه کوچک» را کارگردانی کرد که به حق یکی از سیاسی ترین آثار پس از انقلاب محسوب می شود. فیلم به دلیل نگاه ضدجنگش به مدت سه سال توقیف شد. وی در این فیلم نه تنها نگاهی نفرت آمیز به جنگ داشت بلکه همچنان بر طبل دفاع از حقوق زنان می کوبید.
    در همین سال ها بود که تهمینه میلانی کارگردانی که بعدها به یکی از شناخته شده ترین کارگردانان مدافع عقاید و باورهای فمنیستی تبدیل شد، پا به عرصه سینمای حرفه ای گذاشت. «بچه های طلاق» نخستین اثر این کارگردان در سال 1367 با نگاهی به معضلات زنان و کودکان پس از طلاق آرام آرام راه فیلم های «مادیان» و «شاید وقتی دیگر» را دنبال می کرد.
    با پایان یافتن جنگ تحمیلی و فراگیر شدن زمزمه های دوران سازندگی ،سینمای ایران نیز خود را آماده ورود به فضایی نو و دیگرگونه کرد. داریوش مهرجویی پس از ساخت فیلم «هامون» در سال 1368 که در راستای اهداف بنیاد سینمایی فارابی مبنی بر گسترش فیلم های به اصطلاح معنوی به تصویر درآمده بود، فیلم «بانو» را کارگردانی کرد. مهرجویی گمان می کرد که با استفاده از ترفند فیلم «اجاره نشین ها» که متأسفانه در آن زمان از چشم اعضای نظارت و ارزشیابی دور مانده بود، این بار نیز می تواند مخالفت های متعصبانه خود با سیاست های نظام را در قالب یک خانه و اعضای آن به تصویر درآورد اما فیلم «بانو» همان سال از سوی هیئت نظارت و ارزشیابی سینما غیرقابل پخش شناخته شد. فیلم «بانو» سال ها بعد یعنی در سال 1377 هنگامی که عطاءالله مهاجرانی در مسند وزارت ارشاد بود برخلاف روند طبیعی حاکم بر هیئت نظارت و ارزشیابی مورد بازبینی هیئت عالی نظارت و ارزشیابی مرکب از زهرا رهنورد و وردی نژاد قرار گرفته و به حکم آنان رفع توقیف شد. نکته جالب آنکه زهرا رهنورد در توضیحات خود اعلام کرده بود با وجود اینکه به مشکلات فیلم اعتراف می کند اما از آنجا که موافق آزادی اندیشه می باشد، با اکران عمومی فیلم موافق است!!
    بهروز افخمی نیز در سال 1370 فیلم «عروس» را به اکران درآورد. در حالی که براساس مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی و معاونت سینمایی کشور پس از انقلاب، سینما موظف بود که به منظور اعتلای مبانی انسانی و دینی مردم که در نقطه مقابل سینمای هالیوود قرار داشت، از هرگونه ستاره سازی و استفاده ابزاری از چهره بانوان محترم به عنوان عاملی برای تبلیغات فیلم جلوگیری به عمل آورد، افخمی با ساخت فیلم «عروس» و تکیه بر زیبایی های ظاهری زن در فیلم خود ثابت کرد که می توان با حمایت و پشتیبانی پرده نشینان، مجددا بحث استفاده ابزاری از زنان را در سینمای ایران احیا کرد.
    رخشان بنی اعتماد کارگردان نام آشنای ایران نیز از دیگر کسانی بود که با ساخت فیلم «نرگس» در سال 1370 انحراف جدیدی را در سینمای ایران پایه گذاری کرد. در حالیکه تا پیش از این نمایش ارتباط زنان و مردان نامحرم در سینمای کشور یک تابو محسوب می شد، بنی اعتماد در فیلم «نرگس» ارتباط غیراخلاقی یک جوان بزهکار با یک زن بدکاره را در فضایی کاملاشفاف و عریان بازگو می کند. اقدام بنی اعتماد این جسارت را به سایر کارگردانان داد تا پس از آنان تابوی نمایش روابط غیرمشروع در سینمای پس از انقلاب را به راحتی به تصویر بکشند.
    اما حدفاصل سال های 1372 تا 1376 سینمای ایران در وضعیتی متفاوت تر نسبت به گذشته قرارگرفت، به این معنا که با کنار رفتن سیدمحمد خاتمی از وزارت ارشاد و آمدن میرسلیم درسال 1373 و همچنین کناره گیری فخرالدین انوار از معاونت سینمایی کشور و سیدمحمد بهشتی از مسئولیت بنیاد سینمایی فارابی در همان سال، نظارت بر تولیدات سینمایی کشور بسیار گسترده تر شد. توجه معاونت جدید سینمایی به بعد نظارتی، باعث شد تا تولیدات سینمایی کشور در آن سال ها به استانداردهای قابل قبول نظام اسلامی نزدیکتر شود، اگرچه در آن میان مسئولان ارشاد به سانسورچی و مخالف آزادی بیان بودن و داشتن نگاه غیرهنری ازسوی برخی سینماگران کشور نیز متهم شدند. نامه اعتراض آمیز 123 هنرمند به وزیر ارشاد در راستای همین شعار صورت گرفت!
    با آغاز فعالیت های انتخابی هفتمین دوره ریاست جمهوری اسلامی و حمایت طیف گسترده ای از هنرمندان کشور از نامزدی سیدمحمد خاتمی که روزگاری در وزارت ارشاد با آنان ارتباط داشت، وضعیت سینما و سینماگران ایران در مسیر جدیدی قرارگرفت. سینما که پیش از این از ورود مستقیم به عرصه سیاست و درگیری های جناحی پرهیز می کرد و تا حدودی سعی داشت که دنباله رو سیاست های نظام باشد این بار مصمم بود تا خود بخشی از سیاست شود. مروری بر شرایط سیاسی حاکم بر کشور در آن سال ها به خوبی پرده از این واقعیت برمی دارد که حمایت سینماگران از یک کاندیدای خاص با هدایت و مجوز یک شخص و یا یک جبهه قدرتمند صورت می گرفت چرا که تا پیش از این، سینماگران چه در دوران پیش از انقلاب و چه پس از انقلاب هرگز مستقیما خود را وارد بازی های سیاسی نکرده بودند.
    به هر تقدیر انتخاب خاتمی به عنوان هفتمین رئیس جمهور ایران و انتصاب عطاءا... مهاجرانی در سمت وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وضعیت سینمای کشور را با تحولات عجیبی روبرو ساخت که تاکنون شاهد آثار و عواقب آن هستیم. سیف ا... داد معاونت سینمایی وقت ارشاد در بدو ورود به کار با حمایت و دستور مهاجرانی مبادرت به اعمال سلایقی کرد که کوچکترین محمل قانونی نداشت. از جمله آنکه به بهانه جلوگیری از سانسور افکار مردم و دادن شعار آزادی اندیشه، عملابحث ممیزی فیلمنامه را از دستور کار ارشاد خارج ساخت. در حالیکه تا پیش از این صدور مجوز ساخت یک فیلم منوط به تأیید فیلمنامه بود. از اواخر سال 1376 تائید فیلمنامه تنها به ارائه خلاصه آن در حد یک صفحه ازسوی فرد متقاضی تقلیل یافت. این موضوع باعث شد تا آثاری به مرحله تولید برسند که کوچکترین وجه تشابهی میان خود فیلم و خلاصه یک صفحه ای آن وجود نداشت که از آن میان می توان به فیلم «نیمه پنهان» ساخته تهمینه میلانی اشاره کرد.
    درحالی که شرایط سیاسی جامعه به گونه ای بود که هرگونه ارتباط مستقیمی با طرف های آمریکایی امری مذموم محسوب می شد، ایجاد رابطه میان سینماگران ایرانی و آمریکایی از نکات قابل توجهی بود که دولت هفتم بر آن اصرار می ورزید. ملاقات و گفت وگوی درویش، افخمی و ابوالحسن داوودی با سینماگران آمریکایی در جشنواره کن در اوایل سال 1377و همچنین گفت وگوی اینترنتی مهرجویی، افخمی، نیکی کریمی و داوودنژاد در همان سال با سینماگران آمریکایی در ساختمان سازمان میراث فرهنگی در مورد وضعیت سینمای ایران و چگونگی پخش فیلم های ایرانی در جشنواره های آمریکایی از جمله مواردی بود که مهاجرانی و وزارت ارشاد هرگز جواب قانع کننده ای برای آن ارائه ندادند و البته زوایایی از این گفت وگو همچنان در هاله ای از ابهام باقی مانده است.
    تولیدات سینمای ایران درسال 1377 تغییرات عمده ای یافت به این معنا که بسیاری از مواردی که تا پیش از این در سینمای ایران تابو محسوب می شد و ورود به آنها مستلزم شکستن بسیاری از حرمت ها بود و رویارویی با مردم را به دنبال داشت به یک باره سرلوحه کار کارگردانان قرار گرفت. البته با این توضیح که این بار از حمایت ویژه مسئولان وزارت ارشاد برخوردار بودند. عمده محورهایی که این کارگردانان آن را دنبال می کردند، حول موضوعاتی چون بیانیه های تند سیاسی، فمنیستی، ترویج بی بند و باری و تخریب چهره افراد متدین و همچنین وارونه نشان دادن واقعیات جنگ و دستاوردهای نظام در جریان بود.موج سهمگین تولید فیلم های ملودرام و سیاسی بی مایه ای که در اندک زمان وضعیت سینمای کشور را به مرحله نابودی کشانده و موجبات قهر مجدد مردم با سینما را فراهم ساخت، نمونه بارزی از این ادعا است.
    فیلم «قرمز» نخستین فیلم پس از انقلاب بود که در آن به بهانه دفاع از حقوق از دست رفته زنان در جامعه ایران، زنان را به شورش و مبارزه با مردان تشویق می کرد. جیرانی دراین فیلم تمامی توان خود را صرف القای این مطلب کرد که نظام قضائی کشور توان احقاق حقوق زنان جامعه را نداشته و این زنان هستند که باید برای احقاق حقوق خود دست به کار شوند. وی در این فیلم به بهانه به تصویر کشیدن مردی روان پریش و شکاک، بسیاری از خصلت های پسندیده مورد سفارش عرف و دین از قبیل عدم آرایش زنان و معاشرت با مردان بیگانه را نیز به چالش کشاند.
    داریوش مهرجویی در فیلم «درخت گلابی» در قالب یک فیلم عرفانی و فلسفی یادآوری عشق دوران کودکی یک پسر 14 ساله به دختری جوان، در سکانسی که سعی می کردند درحال استراحت دست های یکدیگر را لمس کنند، تاکیدی آشکار براین جریان بود.شرایط سینما درسال 1378 بسیار بحرانی تر از سال گذشته شد به این معنا که ابعاد هجوم آثار غیرارزشی و مغایر با عرف جامعه چه از نظر کیفی و چه از منظر کمی بسیار گسترده تر شد. «شوکران»، «مومیایی 3»، «دوزن»، «شیدا»، «زیرپوست شهر»، «دست های آلوده» و «دختری با کفش های کتانی» از جمله شاخص ترین فیلم های به اکران درآمده در آن سال به حساب می آیند.
    تهمینه میلانی که به ادعای خود پنج سال به دنبال مجوز ساخت فیلمنامه «دوزن» در راهروهای ارشاد سرگردان بود، سرانجام فیلم خود را دراین سال به روی اکران برد. «دو زن» نخستین فیلم میلانی بود که کارگردان در آن به صراحت به جنگ مردان رفته و تمامی مردان جامعه را به زورگویی و خشونت متهم کرد. در فیلم «دوزن» تمامی مردان اعم از پدر، شوهر و جوان عاشق به بدطینتی و ناقضان حقوق زنان جامعه متهم شدند. تنها مرد قابل تحمل فیلم میلانی مردی بود که هیچ گونه دخالتی در تصمیمات همسرش نداشته و به کار خانه مشغول بود!!
کیهان ۶/۸/۸۶

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی