رسانه سینمای خانگی

رسانه سینمای خانگی

نویسنده: ناصر سهرابی
حکایت سریال های تلویزیون در ماه مبارک رمضان، این روزها بحث پردامنه نشریات و جراید از یکسو و مسئولین و مخاطبان از سوی دیگر است. یکی از اتـــفـــاقــاتی که امسال بـرای برخی از مجموعه های ماه رمضان افتاد، پناه بردن به الگوهای امتحان پس داده در و که تکرار آثار پیشین سازندگان و طراحان یا مدیران پشتیبان مجموعه هایی چون و و انتخاب سوژه جنجالی و پر حاشیه که نخستین تابوشکنی تلویزیون در نشان دادن یک مثلث عشقی پررنگ از یک حاجی مومن که بارها اعلام می کند یک رکعت نماز قضا نداشته و دو جوان امروزی که نسبتشان را با امروز جامعه در نمی یابیم، مواردی است که برای جلب مخاطب، آن هم از نوعی که تنها به سرگرمی می اندیشد منظور سازندگان و طراحان این مجموعه ها قرار گرفته بوده. در مورد اول، یعنی تکرار آثار پیشین ،ضرورتی برای نوشتن نیست، چرا که ملال تکراری بودن را به بینندگان خود القا می کرد و جالب آنکه این تکرار بدون خلاقیت حتی ضعیف تر از سلف خویش به نمایش درآمده. تماشاگران بیست قسمت از شخصیت اصلی داستان جلوتر بودند و از بلاهت او حرص می خوردند. پایان این مجموعه ها نیز مشخص است. یعنی می بایست شیطان رانده شود و همه در قسمت های آخر به اشتباه خود واقف شوند و بعد از این انحطاط بیست و چند شبی، به فطرت خویش طی چند شب آخرپخش سریال بازگردند. اما نکته قابل اشاره آن است که در همه جای دنیا فیلم و مجموعه های تلویزیونی با مضامین دینی به گونه ای طراحی می شود که مخاطب بی حوصله یا کم حوصله ای که سراغ کتاب مقدس نمی رود و پای وعظ نمی نشیند را با مفاهیم دینی در قالب داستان و نمایش آشنا سازد اما در اینجا آنقدر مجموعه ای چون پرسش های اساسی در ذهن مخاطبان خود به خصوص باورمندان به اعتقادات دین ایجاد می کند که برای رفع و رجوع و حل و فهم آن سوالات، نیازمند به میزگردهای شیطان شناسی می شویم و احتمالا اگر سال دیگر نیز شیطانی دیگر در قالبی دیگر جلوه کند کنگره شیطان شناسی باید برگزار شود و جواب های دیگری که مخاطب را اقناع کند، ارائه دهد. چــه بـــهتر می بـــود کســانی که شیطان بازی را دوست دارند گوته را یک بار بخوانند و دریابند که از شیطان چگونه می توانند در قالب خودش یک شخصیت دراماتیک بسازند بی آنکه متوسل به الیاس و شهرام و فرزاد شوند و ای کاش را بار دیگر ببینندکه اگر خواستند همان الیاس و فرزاد و دیگری باشد چگونه می توان ملموس و راحت و واقعی،آن را به تصویر کشید. اما حکایت سوژه های جنجالی هم مقوله دیگری است. رویکرد به این مضامین، اتفاقی خجسته برای همان مدیران منتقد دیروز است اما باید به خاطر داشت هر تابوشکنی باید با دقت و تامل صورت گیرد، هر افراطی تفریطی را به همراه دارد، اگر بی پروایی بعضی از قسمت های این مجموعه و تمرکز بیش از حد بر فروپاشی یک خانواده مذهبی صورت نمی گرفت پایان سر هم بندی شده و متظاهرانه فینال هم الزامی نمی شد. شعر تیتراژ، عشق را نمی ستود و از شیخ صنعان نمی گفت و بر عکس داستان مجموعه ی عابد را الگو نمی کرد و عشق را تا این حد در قواره هوس های دوران بلوغ پایین نمی آورد و حاجی پیر دیر به خاطر شهوتی که نمی دانیم ناگهان چرا او را تا این حد کور و کر کرد و چون نوجوانان بازیگوشی که تازه غریزه جنسی شان بیدار شده عنان همه چیز را یک جا گسیخته، العفو نمی گفت و استغفار نمی کرد. این دو پارگی در اینکه عشق است یا هوس، مذموم است یا ممدوح در داستان به شدت به چشم می خورد و باز به همان تخته گاز رفتن ها و ناگهان ترمز زدن ها بازمی گردد. ای کاش سازندگان این مجموعه نیز یک بار شیخ صنعان را کامل و به دقت می خواندند تا دریابند به مخاطبان آگاه خود نشانی غلط داده اند و بر خلاف آن حکایت و اسطوره، نزدیک سی شب به تخریب چهره زن و ارائه سیمای شیطانی، وسوسه گر و اغوا کننده از او پرداختند و عشق را مترادف هوی و هوس قلمداد کردند که می بایست استغفار کرد. اما به رغم همه بحث ها نکته مثبت، رویکرد تلویزیون در جذب مخاطب است، چه آنگاه که یک کار مناسبتی را از لوکیشن های معدود و آدم هایی که به تیپ تبدیل شده اند، به تاجیکستان می کشاند بگذریم نا مفهوم بودن دیالوگ های بازیگران تاجیک، فهم قصه را برای مخاطب تلویزیون دشوار می ساخت و نداشتن زیر نویس که بسیار ضروری بود و هزینه ای هم علی القاعده نباید داشته باشد، از نکاتی بود که به بی اعتنایی دست اندرکاران این مجموعه نسبت به آن جای تـعجب داشت. اما نکته ای که حتما باید منظور نظر قرار گیرد، همراه ساختن ارتقای سلیقه و پسند مخاطب با جلب نظر او و بالا بردن آمار بینندگان پیگیر تلویزیون است. آفتاب یزد ۳۰/۷/۸۶

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی