رسانه سینمای خانگی

رسانه سینمای خانگی

نویسنده: محمدمهدی انصاری
یکی از مقولاتی که در حوزه فرهنگ به عنوان آسیب جدی در حفظ و حراست از آموزه های فرهنگ اسلامی- ایرانی جلب توجه می کند، مقوله تعارض های فرهنگی است. تضاد در هنجارها و ارزش های اجتماعی و تقابل جریان های فرهنگی که در عرصه رسانه ها و یا از سوی نهادهای متولی فرهنگ اشاعه داده می شوند، فرایند اقناع و پذیرش عناصر و اجزای فرهنگ عمومی از سوی مخاطب را با چالش های اساسی مواجه می سازد. کاهش تعارض های فرهنگی و افزایش وفاق و همسویی جمعی امری است که نیازمند یک سیاست مدون فرهنگی بوده و باید از سوی تمام نهادها و سازمان های فرهنگی دنبال شود. البته آثار فرهنگی این سیاست ها و برنامه ها بایستی به نحو مستمر مورد “ارزیابی” قرار گیرد.
    ریشه تعارض های فرهنگی در جامعه ما به جریانی باز می گردد که پیش از انقلاب و در دوران طاغوت در پی آن بود تا هنجارها و رفتارهای نظام ارزشی غرب به عادات غالب فرهنگی جوانان و زنان ایرانی مبدل شود. این جریان به تعبیر مرحوم جلال آل احمد در کتاب “غربزدگی”، از جامعه ایرانی جنگی از تضادها فراهم آورد و تعارض های فرهنگی رو به تزاید، آگاهانه و ناآگاهانه به عنوان “فرهنگ تلفیقی!!” و تنوع و تفاوت در عرصه اجتماع میلیونی یک کشور قلمداد شد!! پیروزی انقلاب اسلامی و غلبه نظام ارزشی اسلام و فضای اخلاقی و معنوی مبتنی بر دینداری، جهاد و شهادت و تشخص دهی به هنجارهای اصیل ایرانی- اسلامی باعث شد نهادهای متعارض فرهنگ عمومی به حداقل برسد یا حداقل در مقطعی ظهور و بروز نداشته باشد. اما پس از پایان جنگ تحمیلی و در اوایل دهه 1370، به دلیل سیاست های مبتنی بر سازندگی، گسترش رفاه اجتماعی، اولویت توسعه اقتصادی و ورود به بازارهای جهانی و لزوم عقب نماندن از قافله پیشرفت و توسعه، تقریبا حوزه فرهنگ از منظر دولتمردان و مدیران ارشد نظام مغفول ماند. انقلاب اسلامی که با دغدغه ها و شعارهای مبتنی بر شریعت اسلام به پیروزی رسید، تمرکز و فرصتی نیافت تا به تثبیت هنجارها و ارزش های اسلامی و ارائه برنامه ها و استراتژی های کارآمد فرهنگی بپردازد. فشارهای سیاسی و بین المللی، تحمیل جنگ هشت ساله و آن گاه نیاز کشور به سازندگی و ایجاد رفاه اجتماعی نسبی برای مردم از یکسو و هجمه فرهنگی غرب از طریق فناوری های نوین رسانه ای و ارتباطی (ماهواره، اینترنت و ...) از سوی دیگر، شرایطی دشوار را برای برنامه های فرهنگی کشور ایجاد کرد. “مظلومیت فرهنگ” دقیقا از همین جا ناشی شد. بر این وضعیت باید دو مقوله را هم افزود: اول اینکه به دلیل کثرت نهادهای فرهنگی و تشتت در روند فعالیت ها و برنامه های آنها، بعضا وضعیت تداخل و تقابل و حتی خنثی سازی آثار تکاپوی فرهنگی دیگر نهادها مشاهده می شد. نهادهای کلانی چون صدا و سیما، وزارت ارشاد، سازمان تبلیغات، نیروی انتظامی، مساجد و ... هر کدام گویی تافته جدا بافته ای هستند، راه خود را در پیش گرفتند و با اینکه تماما دغدغه های فرهنگی بجایی داشتند و بودجه های میلیاردی در این راه صرف کردند امروز شاهدیم که نسبت به مظلومیت فرهنگ از سوی بالاترین مقام رسمی کشورهشدار داده می شود!
    مقوله دوم سیاست زدگی افراطی سال های پس از دوم خرداد 76 بود که عملافرهنگ و ارزش های فرهنگی را به حاشیه محض راند. رقابت های سیاسی و جناحی آن چنان در فضای سیاسی و اجتماعی کشور حکمفرما شد که کمترین توجه به فرهنگ عمومی شد اگر نگوییم برخی سیاست ها و اقدامات، خواسته و ناخواسته به ضد فرهنگ تبدیل شدند. در حوزه نشر کتاب و سینما، مطبوعات، دانشگا ه ها، مدارس و ... سیاست های مخرب فرهنگ به اجرا در آمد که هنوز تبعات چنین جریانی، در قالب تضادهای فرهنگی و سردرگمی لایه های اجتماعی در پذیرش آموزه های فرهنگی قابل مشاهده است. سیاست های فرهنگی دولت در مقطع سال های 84- 76 آن چنان دامنه تعارض ها را گسترش داد که در مقاطعی شاهد صف آرایی طرفداران دو فرهنگ ایرانی- اسلامی و غربی در محیط های دانشگاهی و محافل اجتماعی و فرهنگی بودیم. پدیده بی سابقه ای که از منظر امنیت ملی و شاخص های همبستگی و اتحاد ملی بسیار نگران کننده بود . رسالت ۲۵/۷/۸۶

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی