رسانه سینمای خانگی

رسانه سینمای خانگی
آسمان شهر فروخته شده است. او اما سر به هوا راه می رود. خاصیت مواجهه با مدرنیته، حیرت بوده و گاه سر به هوا شدن. او غول های ساخته شده از آهن و سیمان و سنگ را می نگرد و بی آن که سفره آبی عالم را ببیند به سوی دکان کوچک در انتهای خیابان پیش می رود. عرض خیابان به عدد انگشتان دو دست در مقیاس متر نمی رسد گویی که ساختمان ها چونان مهره های شطرنج در برابر هم صف آرایی کرده اند البته با رنگ و اندازه های مختلف. از پستوی مغازه پدر بزرگ راه طبقه دوم را پیش می گیرد، وارد آپارتمان خود می شود، یادش می آید که باید برادرش را صدا بزند تا سی دی های زبان را برایش رایت کند. پرده را که کنار می زند زن همسایه روبرویی را می بیند که در حال رخت پهن کردن در حیاط خانه خود است. او حتی در چاردیواری اختیاری خود هم باید چادرپوش باشد چون پنجره غول ها بر حیاط خانه اش مشرف است. او حق آفتاب گرفتن ندارد چون آسمان شهر فروخته شده است...
    هنوز حرف های «حاج رسول خیاط» در گوش محله شنیده می شود که می گفت: «با ساختن این بلند مرتبه ها، خانه ها را به زندان خود و اهل خانه هایتان تبدیل نکنید.» همسایه ها یکی یکی خانه ها را خراب کردند و بلند مرتبه ها را آبادان. چکاوکان و گنجشکان از آن محل کوچ کردند چرا که درختان و باغچه ها به تاریخ پیوستنه بودند و حاج رسول هرچه دیوارهای خانه اش را بلند تر کرد همسایه ها کوتاه نیامدند که نیامدند.
    مانده در پس پرده های ضخیم
    ساعت 6و 30دقیقه صبح است و آفتاب دلنشینی منتظر اجازه پرده ضخیم پنجره عروس خانواده حاج رسول اما دغدغه پنجره های روبرویی را دارد. آفتاب پشت پرده ضخیم می ماند و راهی به خانه عروس پیدا نمی کند. هرچند تیغه های خود را دزدانه روی تابلوی نصب شده به دیوار می اندازد، روی تصویری از گلدسته های بارگاه امام رضا(ع).
    حالاحاج رسول، چند سالی است که بی دغدغه دیدن و دیده شدن محرم و نامحرم از پنجره ها فقط از قاب کوچکی بر دیوارخانه عروسش به آنانی که به این خانه می روند لبخند می زند و آنان را به خواندن فاتحه ای برای خودش دعوت می کند.
    وقتی با مردم درباره مشکلات فضا و هوای خانه هایشان می گوییم آنقدر گرفتار اجاره بها و پول پیش و رویای خرید مسکن هستند که مشرف یا غیر مشرف بودن پنجره ها را به فراموشی سپرده اند! در این میان، برخی به حرف می آیند و پاسخ می دهند. یک استاد دانشگاه که سالها زندگی در آلمان و ایتالیا را تجربه کرده است درباره تقلید از غرب د راستفاده از نوآوری ها و بویژه در بحث ساخت و نوع مسکن می گوید: «در اروپا خانم ها به حجاب معتقد نیستند و بی قید و بند بیرون می آیند. پس به راحتی می توانند از آفتاب و هوای آزاد استفاده کنند اما در دین و فرهنگ اسلامی- ایرانی خانم ها بسیار مقید به حجاب و پوشش هستند. حیاط خانه های قدیمی به دلیل نداشتن اشراف دیگران بر آن، محلی بود برای راحتی و آسایش زنان و بازی بچه ها اما تقلید بدون توجه به آداب و سنن در ساختمان سازی، جفای بزرگی در حق زنان و دختران و بچه های مسلمان کشور ما بود.»
    «دکتر رضایی» می افزاید: «حالاخانم های ایرانی حتی در چاردیواری اختیاری خود نیز راحت نیستند و مشکل دارند و پشت پرده های ضخیم باید روزگار بگذرانند چون عده ای می خواستند سودجویی کنند و آسمان شهر را بفروشند. این چیزی بود که از
    71-61 سال پیش به بعد بر مردم تحمیل شد.»
    جابه جایی ارزش ها
    «حتی در صدر اسلام خانه ها بزرگ اما ساده و کم وسیله بود. مسلمانان اسب های خوب سوار می شدند و برای کار و پیکار از آن استفاده می کردند اما... خانه های امروز ما کوچک و پر از وسیله و تجمل است. بی کیفیت ترین اتومبیل ها را هم با گزاف ترین قیمت ها به ما می فروشند چه کسانی و با کدام تفکر این چنین به جابه جایی ارزش ها پرداختند.»
    این ها حرف های یک معلم 40ساله است. او که خود را «محسنی» دبیر ریاضی معرفی می کند ساخت و احداث ساختمان های تجملاتی و رواج این نوع زندگی را محصول ورود تفکری می داند که امروز مدعی است اسلام، برنامه و سیستم اقتصادی ندارد. نمونه ای دیگر از جابه جایی ارزش ها بخوانید:
    بارها شنیده ایم و گفته اند که زن ها در غرب براساس نگاه سرمایه سالاری به سختی کار می کنند تا درآمد کسب کنند. اکنون این مسئله به گونه ای ظریف وارد کشورمان شده است. «مریم فولادی» که کارمند ثبت اسناد است می گوید: «در فرهنگ اسلامی، تهیه معاش اهل خانواده به عهده مرد است و پول کار زن هم برای خود اوست اما در حال حاضر اگر حقوق زنان نباشد زندگی خانوادگی دچار مشکل می شود.»
    «بهروز ساعدی» که کارشناس کامپیوتر است هم می گوید: «فرهنگ غرب از زن به مانند ابزاری برای به حرکت درآوردن چرخ صنعت خود استفاده می کند. حقوق آنان کمتر از مردان است. در حالیکه در اسلام، وظیفه تأمین معاش با مرد است. اما نوع نگاه سودانگار در سالهای گذشته به ادارات دولتی هم رخنه کرد آن هم در حالی که مردان زیادی بیکارند.»
    پول به جای احوالپرسی
    گرفتاری های روزمره، صله رحم و دید و بازدیدها را سخت کرده است. رواج تلفن همراه این اجازه را داد تا همگان در هر زمان و مکان با یکدیگر ارتباط کلامی را به عنوان حداقل رشته پیوند حفظ کنند. اکنون در کنار هر موبایل به درستی که می ایستی یا می نشینی از ارسال یا دریافت تازه ترین پیام کوتاه می گوید.
    فرهنگ سودانگار اینجا هم خود را نشان داد هرچند مردم تحویلش نگرفتند پیامک (اس.ام.اس) وسیله ای است تا مردم به واسطه فرستادن لطیفه، عکس، پیام تبریک و غیره از حال یکدیگر باخبر شوند و نشان دهند که به یاد هم هستند. دراین میان، کسانی پیدا شدند که پیامک را وسیله ای اقتصادی دانسته و استفاده از آن برای حال و احوالپرسی را تخطئه کردند آن هم ازطریق رسانه ملی!
    «مجید راستی» که دانشجوی حقوق است دراین زمینه می گوید: «بعضی آنقدر مبهوت پیشرفت های جهان مدرن شده اند که می پندارند گریزی از فرهنگ آن نیست و از ابزارها باید عینا مانند آنها استفاده شود. به همین دلیل استفاده مناسب با فرهنگ و آیین خودی را از فناوریهای وارداتی نمی پذیرند و درک آن برایشان سنگین است.»
    دنیای بی هوش
    وادی هنر یکی از آن جاهایی است که انگار نمی توان در آن براساس الگوهای خودی کار کرد. به قول یک شاعر برخی ادا و اطوارهای بعضی هنرمندان، نوعی خیالپردازی است تا زندگی. اما یک سینماگر که حاضرنیست نام خود را بگوید درباره رفتار سینماگران براساس الگوهای غیربومی می گوید: «نهضت ترجمه فقط در نوشتن نیست در رفتار آدم ها هم تبلور پیدا می کند. برخی هنرمندان ما زندگی یک هالیوودی را در رفتار خود ترجمه کرده و مانند او زندگی می کنند و گاه بی توجه به سابقه و مرام و مسلک هنرمندان ارزشی، واسطه میان آنها و جوانانی می شوند که به هنرمند وطنی عشق می ورزند، آن هم یک واسطه بی جیره و مواجب.»
    طرز لباس پوشیدن، حرف زدن، نگاه کردن، خندیدن، احوالپرسی کردن و... پیش از آنکه برگرفته از فرهنگ خودی باشد، فرنگی است. شاید به همین دلیل است که توجه به مسائل اساسی کشور و مردم در وادی هنر بویژه سینما مغفول مانده است.
    «درعالم ورزش بویژه فوتبال هم، فرهنگ همراه با ابزار آمده است. هدف از ارزش در دین مبین اسلام تندرستی و آمادگی جسمی و روحی است اما ورزش حرفه ای اهداشده از غرب پر از استرس، اضطراب، آسیب دیدگی و هیجانات کاذب است چون پای پول و کسب منافع به میان آمده و هدف اصلی گم شده. گاهی اوقات بازیکنان مانند گلادیاتورها به جان هم می افتند. فشار سرمایه سالاران روی بازیکنان گاه به مرگ آنها در زمین فوتبال می انجامد. بیش از 100 بازی درسال رمقی برای یک ورزشکار حرفه ای باقی نمی گذارد.»
    اینها حرف های یک کارشناس ورزش است. «صادقی» ورود سرمایه سالاری به ورزش را عامل به انحطاط کشیده شدن این وادی می داند. او توجه همگان را به اتفاقاتی که در ورزشگاههای جهان می افتد جلب می کند بویژه ورزشگاههای کشور خودمان تا اثرات ورزش کردن براساس تفکر غیراسلامی و غیر ایرانی را ببینند.
    دعوا بر سر کفش پاره
    عرصه سیاست یکی از آن جاهایی است که الگوپذیری از فرهنگ سلطه به درد همه کشورها تبدیل شده است. از لابه لای سخنرانی ها و نوشته های حضرت امام خمینی رحمت الله علیه درباره وادی حکمرانی یک نکته درک می شود. این که حکومت محلی برای قدرت نمایی به خلق نیست بلکه جایی برای خلاقیت و کمتر بهره گرفتن از نعمات به قدرت رسیدن است.
    یک استاد دانشگاه با اشاره به نظر امام(ره) درباره حکومت در جامعه اسلامی می گوید: «درسال های اول انقلاب که هدف از قرارگرفتن در پست ها، خدمت خالصانه بود افراد همدیگر را برای تصدی امور به نخست وزیر- شهید رجایی- معرفی می کردند اما حالابرخی جناح ها و گروه ها آنچنان برای رسیدن به کرسی های شورا، مجلس و ریاست جمهوری تلاش می کنند که انگار به این جایگاهها به چشم یک گنج گرانقیمت می نگرند.»
    «عباسی» با یادآوری رواج رانت خواری ها و زیاده طلبی ها و فامیل بازی ها در دولت های قبل می افزاید: «برخورداری از امتیازات ویژه برای دست اندرکاران امور با نظری که حضرت امام(ره) و رهبر معظم انقلاب درباره مسئولان داشتند و دارند مغایرت داشت اما چون تفکر غالب بر مجموعه و بویژه بدنه دولت های پیشین به اصولی چون عدل نزدیک نبود و سودانگاری بر اجرای امور غلبه پیدا کرده بود کم کم برخی را به این فکر انداخت که رسیدن به قدرت یعنی برخورداری از مواهب. بنابراین رویکردهای نادرست در تبلیغات انتخاباتی همچون تخریب و توهین به دیگران و خارج شدن از دکترین انقلاب اسلامی، طرفدار پیدا کرد.»
    به قول «حاج رضا محمدی» کاسب بازار اگر کسی قصد خدمت داشته باشد چونان حضرت علی علیه السلام ریاست و خلافت را از کفش پاره هم کمتر می شمارد.
    ثروت آری، ثروت اندوزی هرگز
    ساحت دین نیز از هجوم تفکر غیردینی در امان نمانده است. ارائه قرائت های غلط از دین گاه به انکار احکام خدا هم انجامیده است.
    «محسن خلیل زاده» دانشجوی دکتری حقوق درباره الگوگیری در ساحت دین از جهان لیبرالی می گوید: «تفکر برآمده از جایی که در آن دین رسمی وجود ندارد و هرکس آزاد است با هر مذهبی زندگی کند تا جایی که برترین دین، آیین اکثریت مردم است و نمی تواند متناسب باشد. اما شاهد بودیم احکامی چون قصاص، تعزیر، حد و حکم حجاب، توسط بعضی ها تخطئه شد چرا که آن تفکر به دنبال هماهنگ کردن ایران با کل جهان تحت فرهنگ آمریکایی بود.»
    شواهد و قرائن و درددل های مردم نشان می دهد که برتری طلبی برخی مسئولان گذشته نسبت به مردم هم از همان تفکر نشأت می گیرد. در آمریکا اینکه حاکمان در حد بالاتری از مردم زندگی کنند به ناچار پذیرفته شده است اما این مسئله در جمهوری اسلامی و اندیشه امام و رهبر معظم، مذموم است. مردم از رفتار برخی مسئولان متاسفانه تنها غرور و اتومبیل های لوکس و آقازاده ها را فهمیده اند.
    مردم می گویند که این گونه رفتارها گاه با دین، توجیه می شود. شعار ثروتمند شدن همه تنها به نفع عده خاصی شد. اگر خداوند ثروت را خوب دانسته برای همه دانسته اما فقط عده ای از این خوب دنیا بهره برده اند. «حاج عیسی معین الدینی» که کاسب بازار است اما می گوید: «ثروت اندوزی در همه جای قرآن، ملامت شده و انسان ها به انفاق و کمک به مستضعفان امر شده اند حال آن که برخی از پول بیت المال، ثروت اندوزی کرده اند و ادعا می کنند خداوند ثروت را چیز خوبی می داند. ثروت خوب است اما نه اینکه با رانت بدست آید.»
    الگوی بومی استفاده از ابزار مدرن
    کارشناسان می گویند عمل به تفکر اسلامی- ایرانی گاه ماهیت استفاده از ابزار را هم عوض می کند و این نیت است که عمل را جهت می دهد. بنابراین الگوگیری و الگودهی باید براساس فرهنگ بومی باشد. نکاتی که در سطور گذشته آمد تنها نمونه هایی بود از هزاران، باشد که به خود آئیم.
    یک پزشک درباره برخی مفاهیم برآمده از سخنان ائمه(ع) می گوید: «حالامی فهمم که وقتی حضرت علی(ع) می فرماید خانه فراخ موجب خوشبختی مرد است یعنی چه. یک معنی ظاهری این کلام، راحتی محارم است چیزی که در آپارتمان های امروزی گم شده و زنها نمی توانند آزادانه در خانه خود هم بی حجاب باشند. از آن طرف، حضرت به همگان توصیه می کند که از مال دنیا و تجمل بپرهیزند بنابراین خانه بزرگ داشتن دلیل بر تجملاتی زندگی کردن نیست.»
    خانم دکتر پاکدل عمل براساس تفکر اسلامی- ایرانی را تنها راه گزیر از مشکلات معنوی و مادی جامعه می داند و می افزاید: «فرهنگ سود محور را باید کنار گذاشت و سود واقعی را در خدمت به مردم البته به قصد رضایت خدا باید جست وجو کرد.»بزرگان می گویند ماه رمضان، وقت تدبر بیشتر در اعمال گذشته و برنامه ریزی برای آینده بهتر است. به قول یک معمار ساختمان، بهتر است الگودهی غلط و مغایر با مبانی و اعتقادات دینی مردم را کنار بگذاریم. «حاج علی صالحی» نماندن در بند کلیشه های وارداتی و استفاده از ابزار و تکنولوژی متناسب با فرهنگ خودی و باز تولید برخی فناوری ها برای بهره برداری هماهنگ با فرهنگ بومی را برای ساختن یک جامعه دینی ضروری می داند.
    تفکر، جهت دهنده استفاده از ابزار است و فناوری های مدرن، حامل های فرهنگی. ساختمانی که غربی ها می سازند، استفاده ای که آنها از موبایل می کنند، نگاه آنها به هنر، ورزش، سیاست و اقتصاد با فرهنگ اسلامی- ایرانی مغایرت هایی اساسی دارد بهتر است با ورود هر پدیده صنعتی یا فرهنگی جدید آن را متناسب با فرهنگ خودی باز تولید کنیم آن وقت آپارتمان هایمان به زندان زنان و کودکان با ایمان تبدیل نمی شود و مسئولان به دنبال خدمت خواهند بود تا رانت.

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی