رسانه سینمای خانگی

رسانه سینمای خانگی

 

1- خداوند بزرگ هر لحظه و هر آن انسان را برای دریافت معارف بیشتر و وصول به مرتبه بالاتری از کمال مورد امتحان و ابتلاء‌ قرار می‎‎دهد. مدتی پیش برای پذیرش هنرجویان کانون برنامه سازان جوان از اینجانب نیز دعوت شد تا به عنوان پرسشگر برای مصاحبة عمومی برخی از داوطلبان شرکت در دوره‎های آن کانون شرکت کنم. دعوت اجابت شد و من توانستم با برخی از جوانان داوطلب اعم از دختر و پسر پیرامون مسائل دینی گفتگویی داشته باشم. اگر چه دورادور از وضعیت فرهنگی دینی این قشر آگاهی داشتم لیکن در این مصاحبه‎ها نکات جالبی برایم واضح و مشخص شد. این وضوح را تکلیفی برای خود احساس کردم تا در این زمینه فعالیت بیشتری انجام دهم. برخی از این نکات به قرار زیر است:

الف) تقریباً قریب به اتفاق این جوانان (چه انقلابی و چه غیرانقلابی) متأسفانه هیچ تعریف درست و مشخصی از دین نداشتند. این بی‎اطلاعی وقتی نمود بیشتری پیدا می‎کند که می‎بینیم همة آنها تحصیل‎کردگان و فارغ‎التحصیلان دوره متوسطه به بالا بودند. آنها حرف‎هایی را در مورد دین به زبان می‎آ‎ورند که اغلب، بی‎سوادان اینگونه با دین برخورد می‎کنند.

ب) اکثر آنها برای برشمردن اصول دین (لااقل – برشمردن) مشکل داشتند و برخی آهنگ گفتنشان چونان کودکانی بود که در مهد کودک به صورتی شعر گونه اصول دین را یاد گرفته باشند. برخی کمی فکر می‎کردند و بعداً انگار که به پاسخ سؤال سختی دست یافته باشند با خوشحالی آنرا ابراز می‎کردند.

ج) اکثر آنها خدا را نمی‎شناختند تعریف مشخص و دقیقی نداشتند. نمی‎دانستند خدا چه بخشی از زندگی آنها را تشکیل داده است. نمی‎دانستند نسبت آنها با خدا در چیست. برخی با ابراز احساسات جوانگرایانه، خود را عاشق خدا می‎دانستند برخی او را قابل احترام می‎دانستند. برخی او را تا اندازه‎ای می‎شناختند که همه چیز را برای زندگی‎شان فراهم کرده است، و… ، برخی یاد گرفته‎های دوران دبیرستان را همچون طوطی بی‎عقلی واگویه می‎کردند و برخی هم در این دنیای وانفسا در دام درویش نمایان و شیادان افتاده بودند و می‎خواستند از آن مسیر خود را به خدا برسانند!!

د) از بقیه اصول دین و مذهب کهخ دیگر هیچ نباید فقط اسم آن را بلد بودند و برخی دیگر اسم آن را هم نمی‎دانستند.

2- در سالهای اول انقلاب اسلامی اقشار مختلف مردم بویژه جوانان و دانش‎آموزان به دلیل آنکه از خطرات هجمه به انقلاب ”وجود کمونیست‎ها“ بود، مورد آموزش‎های جدی ”خداشناسی“ قرار می‎گرفتند تا خدای ناکرده در دام کمونیست‎ها نیفتند. این آموزش‎ها آنها را تقریباً در مقابل این فتنه واکسینه کرد و پایه‎های ایمانی قوی‎تری را در عقل و اندیشة آنها بوجود آورد و ضمن آنکه آنان را از خطر کمونیسم رهانید، در مقابل بسیاری از نابسامانیها فرهنگی و هجوم بی‎دینی  نیز استوار نگه داشت. رزمندگان سالهای دفاع مقدس بخشی از آنها بودند. اما اینک که خطر کمونیسم نیست یا این خطر کمتر شده است، متأسفانه چنین آموزش‎هایی از دایره خارج شده‎‎اند و یا در اولویت‎های بعدی قرار گرفته است.

3- اگر بگوئیم وضع فعلی ایران بدتر از دورة شاه است به بیراهه رفته‎ایم چرا که سیاست کلی حکومت در زمان پهلوی به سوی بی‎دینی حرکت می‎کرد لیکن اینک این حرکت قطعاً و بدون هیچ تردیدی به سوی دینداری و فلاح و رستگاری جریان دارد. اگر فسادی در جامعه رواج دارد می‎توان به چند علت بازگردد:

الف) تهاجم گستردة فرهنگی دشمن از راه رسانه‎های صوتی، تصویری، مکتوب

ب) آمادگی نفس و غرایز نفسانی برای لغزش و گناه بویژه در جوانی

ج) عملکرد غیرمسئولانه بسیاری از مسئولان نظام در پست‎های مختلف بویژه در جایگاههای اقتصادی و فرهنگی

د) غفلت از آموزش‎های اساسی دینی و پرداختن به آموزش‎های فرعی و قطعی

ه) و…

           به نظر اینجانب موارد (الف) و (ج) با در نظر داشتن تلرانسی در زمان پهلوی هم وجود داشت ولی پرداختن به آموزش‎های اساسی دینی به طور کلی از سیاست فرهنگی آن حکومت خارج بود و این وظیفه را حوزه‎های علمیه، مبلغان دینی و اندیشمندان دینی به عهده گرفته بودند. با پرداختن به آموزش‎های اساسی دینی با رهبری عارف بزرگ دوران حضرت امام خمینی (ره) از دل همان ملتی که در چنبره حکومت پهلوی گرفتار بود، انقلاب اسلامی به وقوع پیوست و حکومت جمهوری اسلامی مستقر گردید. رأی آری بیش از 98 درصد مردم به نظام جمهوری اسلامی نمایانگر مطالبات اسای جامعه از حکومت پهلوی بود که برآورده نشده بود و اینک می‎توانست در نظام جمهوری اسلامی به منصه ظهور برسد. اگر ما این مطالبات را تنها در «نبود آزادی» و «خفقان» و نیز در «فقر اقتصادی مردم در دوران شاه» خلاصه کنیم، ظلم بزرگی را به نظام مقدس جمهوری اسلامی روا داشته‎ایم.

4- بنابر دلایل فوق و دلائل متعدد دیگری که در این مقال نمی‎گنجد ضروری است مراجع فرهنگی کشور اعم از آموزش و پرورش، آموزش عالی، سازمان تبلیغات اسلامی، حوزه‎های علمیه، جراید، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بخش‎های فرهنگی بنیادها و سازمانهای ویژه و… ، و از همه مهمتر سازمان صدا و سیما با برنامه‎ریزی اندیشمندانه و حساب شده‎ای به بحث آموزش‎های اساسی جامعه در زمینه دین بپردازند و مردم و خصوصاً جوانان و کودکان این سرزمین که نظام الهی جمهوری اسلامی بر آن حاکم است را از چاه ویلی که در مقابل آنان قرار دارد و خواسته یا ناخواسته آنها رابه سقوط نزدیک می‎‎کند نجات دهندم. این آموزش‎های اساسی تنها در قالب آموزش‎های عقیدتی (اصول دین و مذهب) خلاصه می‎شود که سعادت دنیا و آخرت را برای آموزش‎ گیرندگان و آموزش‎دهندگان در پی دارد. بدیهی است مردم در این صورت می‎توانند در مقابل شدیدترین مصائب و هجمه‎های فرهنگی و غیرفرهنگی مقاومت کنند و نگاهدار نظام جمهوری اسلامی باشند و استمرار این امر، این حکومت را به دست مبارک حضرت مهدی (عج) خواهد رسانید؛ انشاءالله.

5- فرافکنی این وظیفه، چیزی از وظیفه‎ای که برعهدة ماست نمی‎کاهد. من (نوعی) که یکی از مسئولان فرهنگی این کشور هستم اگر از انجام این وظیفه سرباز زنم این قصور و کوتاهی حتی مسئولیت پاسخگویی دنیایی را هم در پی نداشته باشد یقیناً در آخرت باید حداقل پاسخگویی همانهایی بود که از بی‎مسئولیتی و بی‎کفایتی ما به آتش دوزخ فرستاده می‎شوند.

6- در سازمان صدا و سیما بخشی از وظیفه فوق بعهدة مسئولان گروههای معارف اسلامی شبکه‎های رادیویی و تلویزیونی است که متأسفانه بدلایل متعددی مورد غفلت و کم توجهی واقع شده است. آنان ضروری است در این خصوص همت بیشتری را مصروف نمایند تا خدای نکرده مستوجب عذاب الهی نشویم.

7- آنچه این جانب را به نگارش این سطور واداشت صداقت، دلسوزی، احساس  مسئولیت و پیش‎بینی وضعیتی بوده است که ممکن است در اثر فراموشی، فراراه ملت مسلمان خصوصاً جوانان و کودکان قرار گیرد. امیدوارم که بخشی از وظیفه خود را به انجام رسانیده باشم.

 

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی